ترجمه فرش به ۱۲ زبان زنده دنیا
انگلیسی: Carpet
ترکی: Halı
عربی: السجاد
آلمانی: Teppich
فرانسوی: Tapis
ایتالیایی: Tappeto
روسی: Ковер
پشتو: غالۍ
هندی: कालीन
کره ای: 양탄자
چینی: 地毯
ژاپنی: カーペット
آنچه در این مقاله میخوانید:
در فرهنگ نامه دهخدا فرش. [ ف َ ] (اِ ) آغوز و حجیم گویند و شیری است که از حیوان تازه متولد شده دوشیده شود و چون بر آتش گذاشته شود مانند پنیر بسته شود . (اثبات). فرش (لبه برهان معین است). || شن و ماسه رامل. بیشتر به آن تک ماسه و کنار دریا می گویند. (یادداشت نویسنده).
در فرهنگ نامه معین (فو) (اِ.) شیری که از حیوان تازه متولد شده می خورند را آغوز، حجیم، فرشه نیز می گویند.
(فرو) [A. ] (اِ.) سی تشک.
در فرهنگ نامه عمید 1. فرش
2. همه چیز قابل گسترش است.
3. [در مقابل عرش] [قدیمی، مباح] زمین.
- تبلیغات
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.